Examination of the "semantic principle" theory in Ma'mad Maqayes al-Lagha Ibn Fārs and al-Tudyq Mostafavi

AuthorsMostafa Abasiloqhadam , Mohammad Mousawi , Mortaza Sazjini *
Journalفصلنامه مطالعات ادبی متون
Page number۷۷
Volume number۱۳۱۳۹
Paper TypeFull Paper
Published At۱۳۹۸/۰۹/۰۹
Journal GradeScientific - research
Journal TypeTypographic
Journal CountryIran, Islamic Republic Of

Abstract

دو فرهنگ لغت مشهور معجم مقاییس اللغة و کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، در فهمم واژگان از نظریّۀ "اصل معنایی" بهره جستهاند. این نظریّه به طور جدّی و گسترده توسّط ابن فمار مطرح گردید. در نظریّۀ یادشده معنای استعمالی واژه، به عنموان اصمل و بمن و گموهر معنمایی آن شناخته می گردد به گونه ای که معنای اصل با تطوّر و تغییر هیئت واژه باقی می ماند. بر پایۀ نظریّمۀ ابن فار ، هر واژه میتواند دارای اصلهای متعدّد معنایی باشد و هر کدام از اصول در فهمم عمیمق واژه تأثیری بهسزا دارند، امّا این نظریّه، نزد مصطفوی بر این اسا استوار می باشد کمه همر ریشم ۀ لغوی دارای تنها یک اصل معنایی است و سایر معانی مناسب به آن اصل باز میگردند.با توجّه بمه آن چه در این جستار میآید، دستاوردهای ذیل قابل پیگیری است: شناسمایی و بازگردانمدن اصمول معنایی واژه به یک اصل، کاری اجتهادی است و لزوماً اجتهاد لغوی حاکی از راهیمابی بمه معنمای حقیقی کلمه نخواهد بود. نگارندۀ کتاب التحقیق با وجود پذیرش اجمالی نظریّۀ اصل واحمد معنمایی ابن فار ، گاهی با مصادیق متعدّد اصول معنایی مورد ادّعای وی مخالفت میورزد و گاه به تصحیح و تبیین مصادیق مذکور در معجم مقاییس اللغة میپردازد. در مواردی که ابن فمار بمرای واژه ای اصل معنایی ذکر نکرده است، صاحب التحقیق سکوت و توقّف میکند. در فرجام می تموان گفمت تلاش صاحب کتاب التحقیق برای ارایه اصل واحد معنایی هرچند یک اجتهماد لغموی برخاسمته از تسلّط وی بر دانشهای لفظی بهشمار میآید، امّا خالی از تکلّف نیست.

Paper URL

tags: اصل معنایی، ابن فار ، مصطفوی، معجم مقاییس اللغه، التحقیق فی کلمات القرآنالکریم.