بررسی روایات جرح هشام بن حکم و یونس بن عبد الرحمن براساس داده های سندی و متنی روایات رجالی

Authorsلیلا سلیمانی,محمدحسن صانعی پور,ناصر نیستانی,لیلا سادات مروجی
Journalمطالعات فهم حدیث
Page number۸۱
Volume number۱۰
Paper TypeFull Paper
Published At۱۴۰۲/۰۹/۰۱
Journal GradeScientific - research
Journal TypeElectronic
Journal CountryIran, Islamic Republic Of
Journal IndexISC

Abstract

نخستین شیوه‌ای که مورخان اسلامی تحت‌تأثیر محدثان، در نقل و نگارش تاریخ به‌کار برده‌اند، تاریخ نقلی است که مورخ همانند راوی به نقل صرف حدیث بسنده و در صورت نقد، تنها به بررسی وثاقت راوی اکتفا می‌کند. مورخ در آغاز، شایستگی راویان احادیث را به شیوه علم رجال و فنّ جرح و تعدیل احراز کرده و به‌دلیل شباهت اسلوب نقد و بررسی تاریخ به حدیث، شناخت کافی به سندهای روایات، میزان وثاقت و عدم وثاقت، راوی جرح و تعدیل و محتوای حدیث داشته‌ است. با این روش با سلسله سندهای اخبار تاریخی به یاری علم رجال و جرح و تعدیل شتافته و تصویر واضحی از پیدایش تاریخ از درون حدیث نشان می‌دهد. محدثان اسلامی و نیز مورخان غربی مانند شاخت، ینبل و موتسکی که در نقد احادیث پیشینه داشته‌اند، در تحقیقات خود از روش تحلیل تاریخی متون و سنجش آن‌ها ازطریق نمونه‌های مستقل و بیرونی استمداد جسته‌اند. براین‌اساس، بررسی فضای تاریخی راویانی که درباره آن‌ها جرح و تعدیل وجود دارد، هدف اصلی این پژوهش است و باتوجه‌به ضرورت رفع تعارض به شیوه‌ (تحلیل سند – متن) با تمرکز بر ‌بخش تعارض آرای رجالی به اعتبارسنجی این اقوال پرداخته و اندکی از تاریخِ پیرامونی این تعارضات را تحلیل‌ و بررسی می‌کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای سازمان ‌یافته و با پیاده‌سازی روش تحلیل اسناد - متن در علم رجال شیعه، راویانی چون هشام‌بن‌حکم و یونس‌بن‌عبدالرحمن که در توثیق و تضعیف آن‌ها تعارض وجود دارد، به‌عنوان متن مشترک، شناخته‌ ‌شده و با بهره‌گیری از سلسله سندهای رجال کشی و ترسیم زنجیره‌ای راویان توثیق و تضعیف‌کننده، می‌توان پیشینه این تعارضات را تاریخ‌گذاری و اعتبارسنجی نمود. درنتیجه، با ترسیم شبکه‌ای روایات جرح هشام‌بن‌حکم و یونس‌بن‌عبدالرحمن به حلقه مشترک این روایات که یعقوب‌بن‌یزید و عبداللّه‌بن‌حجال است، می‌توان دست یافت که نقش محوری در نشر روایات جرح را داشته‌اند.

tags: تحلیل سندی– متنی حلقه مشترک تعارض آرای رجالی هشام‌بن‌حکم یونس‌بن‌عبدالرحمن