جایگاه اجتهاد در تفسیر روایی الدر المنثور

نویسندگانمهدی اذری فرد,مصطفی عباسی مقدم
نشریهپژوهش نامۀ نقد آراء تفسیری
شماره صفحات۲۵۳
شماره مجلد۲
ضریب تاثیر (IF)ثبت نشده
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۴۰۳/۰۲/۲۵
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهISC

چکیده مقاله

از جمله شیوه‌های تفسیر قرآن تفسیر روایی است. اینکه تفاسیر روایی، خالی از هرگونه اجتهاد و بهره‌گیریِ مفسّر از عقل هستند یا خیر، سبب شده است تا برخی دانشیان این صنف از تفاسیر را به دو گونه‌ روایی‌محض واجتهادی-روایی تقسیم‌بندی کنند. الدرالمنثور اثر سیوطی مفسر و محدث اهل‌سنت، از جمله تفاسیر روایی قرآن محسوب می‌گردد. این تفسیر توسط برخی مفسران و تفسیرپژوهان معاصر، در دسته‌ تفاسیر روایی‌محض قلمداد شده است. اینکه مفسر در الدرالمنثور صرفا از روایات در تفسیر آیه بهره برده و یا زمینه‌های اجتهاد و بهره‌گیری از عقل نیز در آن دیده می‌شود؟ پرسش‌ اصلی این پژوهش است.جستار فراروی در پیِ پاسخ به این پرسش‌، با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد نقادانه، ضمن بررسی الدرالمنثور، به این نتیجه رسیده است که به رغم‌آنکه این تفسیر از سوی برخی مفسران و تفسیرپژوهان معاصر در دسته‌ی تفاسیر روایی‌محض قرار گرفته، اما شواهدی از تأثیر پیش‌دانسته‌های فکری و بهره‌گیری مفسر از عقل در ذکر اسناد برخی روایات، اظهار‌نظر درخصوص وضعیت سندی برخی روایات، تأثیرگذاری گرایش‌های کلامی مفسر در انتخاب و چینش برخی روایات، گزینشِ برخی روایات از منابع مورد استفاده و نیز بیان دیدگاه‌های حدیثی-رجالیِ برخی دانشیان درباره روایت و راوی، سبب می‌شود تا بتوان الدرالمنثور را در دسته‌ی تفاسیر اجتهادی‌روایی جای داد، هرچند مفسر در تبیین آیات از اظهار نظر صریح پرهیز کرده است.

tags: الدرالمنثور.اجتهاد.تفسیر روایی.سیوطی