بررسی تقطیع و اختصار حدیث در کتاب من لایحضره الفقیه با تکیه بر انگیزه ها و شیوه ها
مجتبی علی اکبریان
سنت، پس از قرآن کریم، دومین منبع اصلی احکام و آموزههای اسلام به شمار میرود که در قالب احادیث و روایاتِ منقول از پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام به دست ما رسیده است. روشن است که فهم صحیح و دقیق از این روایات که بیان کننده ابعاد گوناگون آموزههای دینیاند، مقدمه عمل به آنها است. از این رو هر عاملی که منجر به فهم ناقص و نادرست از احادیث شود، باید مورد توجه فقها و حدیث پژوهان قرار گیرد. یکی از این عوامل، کاستی و نقصان در متن روایات است که بخشی از آن ناشی از تقطیع و اختصار احادیث توسط راویان و یا محدثان و مؤلفان بعدی بوده است.
پژوهش حاضر به بررسی تقطیع و اختصار حدیث از جهت متن، در کتاب من لا یحضره الفقیه تألیف شیخ صدوق میپردازد. این کتاب که یکی از منابع مهم حدیثی شیعه است، تعداد قابل توجهی از روایات فقهی را در خود جای داده و هیچ فقیهی در استنباط و فهم احکام شرعی، بینیاز از مراجعه به آن نیست. تعیین مصادیق تقطیع و اختصار حدیث در ابواب گوناگون، انگیزه و علل تقطیع توسط مؤلف، بررسی تقطیعات نادرست و تأثیر آنها بر معنای روایات، از جمله موضوعاتی است که در این پایان نامه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مقایسه روایات کتاب الفقیه با روایات مشابه یا متحد در منابع دیگر، نشان میدهد که حداقل، 626 روایت تقطیع شده در این کتاب وجود دارد که این میزان، حدود 5/10 درصد کل روایات را شامل میشود. این تقطیعات بر اساس علل و انگیزههایی همچون اکتفا به موضع حاجت، تبویب موضوعی روایات، اختصار کتاب، حذف بخشهای مخالف با عقیده و فتوا و ... صورت گرفته است. همچنین تقطیع در حدود 100 روایت که حدود 8/15 درصد کل روایات تقطیع شده و کمتر از 2 درصد مجموع روایات کتاب را تشکیل میدهد، مخل به معنای صحیح یا کامل روایت و به عبارتی تقطیع نادرست تشخیص داده شد که ناشی از حذف عباراتی همچون سبب صدور، پرسش راوی، جملات شرط و استثناء و مانند آن بوده است. از این رو با توجه به حجم اندک تقطیعات مخل به معنا در مجموع روایات کتاب، میتوان گفت این موضوع خدشهای بر اعتبار کتاب وارد نمیسازد، اما با توجه به اهمیت کتاب الفقیه در بین منابع حدیثی و نیز تأثیر پدیده تقطیع در فهم معنای روایات، شایسته است هنگام مراجعه به این کتاب و استفاده از روایات آن، به این موضوع توجه شود.