نویسندگان | حسین ایمانیان |
---|---|
نشریه | ادب عربی تهران |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۰۱/۰۹/۲۰۲۰ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
شکی نیست که بیش تر میراث کهن ایرانیِ پس از اسلام چه به زبان فارسی و چه به زبان عربی، همچنان به شکل نسخه های خطی است و راهی به بازار تصحیح و چاپ نیافته است؛ بگذریم از اینکه بسیاری از این میراثِ چاپ و تصحیح شده به زبان عربی نیز، هنوز به فارسی برگردانده نشده و خوانندة ایرانیِ ناآشنا به زبان عربی، از آن ها بی بهره است. یکی از این نوشته هایی که اتفاقاً بیش از نیم سده از تصحیح (گردآوری) آن می گذرد و اندیشه های یکی از شخصیت های بزرگ ایرانی یعنی صاحب بن عباد را آینگی می کند، کتاب روزنامجه است که از دو جهت ارزشمند است: یکی اینکه گویا صاحب، از نخستین کسانی است که واژة روزنامجه را به معنای امروزینش به کار برده است، دیگر اینکه این کتاب او، احوال و اندیشه های باوری و اجتماعی صاحب بن عباد را در دوره ای که کمابیش بیست سال داشته و هنوز به وزارت نرسیده بوده، بازتاب می دهد. در جستار پیش رو نخست به کاربرد واژة «روزنامه» در متون کهن عربی و علت حضور صاحب بن عباد در بغداد و نگارش یادداشت های روزانة او برای استادش ابن عمید، چشم زد داریم؛ سپس به بررسی تصحیح محمدحسن آل یاسین از این کتاب و بخش هایی را که گمان کرده ایم وی در کتاب خود نیاورده است می پردازیم. از آنجا که گویا صاحب بیش از یک بار به بغداد سفر نکرده است، می توانیم همة گزارش هایی را که در پیوند مستقیم او با بغدادیان ذکر شده، بخشی از روزنامجة مفقود او به شمار آوریم. به دلیل دلبستگی صاحب بن عباد به معتزله، فقیهان و متصوفه و گرایش به حضور در مناظره های علمی و ادبی، وی در بغداد بیش از همه، با این سه گروه نشست و برخاست داشته است.