نویسندگان | حسین ایمانیان |
---|---|
نشریه | مجلة ادبیات عامه تربیت مدرس |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۰۱/۰۶/۲۰۲۰ |
رتبه نشریه | ISI |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
نوروز باارزشترین و نامآورترین جشن ایرانی از روزگاران نخستین تاکنون بوده است و از این رو، ایرانیان پیش از آغاز سال نو، خود را آماده و همین روزهای آمادگی را نیز همراه با برگزاری آیینهایی، به انتظار نوروز سپری میکردهاند. پیدایی دین اسلام و مسلمان شدن بسیاری از ایرانیها و پایبندیشان به آیینهای اسلامی، هرگز نتوانست از رونق این جشن بکاهد و چهبسا به همین نوروز نیز رنگ و لعاب اسلامی زدند و به برگزاری باشکوهترش همت گماشتند. در متون عربی سدههای نخستین هجری از گروهی دورهگرد بهنام
«أصحابالسماجه» یاد شده است که در بغداد، شام و مصر به انجام نمایشهای خندهآور و سرگرمکننده میپرداختهاند. هدف از پژوهش حاضر در گام نخست، ریشهشناسی واژه «سماجه» و بررسی فارسیبودن یا عربیبودن آن است و در گام دوم، همسنجی کارکرد این گروه با دسته میر نوروزی ایرانی است؛ همانندی آیینهای این دو گروه و فرم ظاهری آنها، نشان میدهد که این هر دو دسته، یکی هستند، ولی در عراق به این نام (سیماچهداران) شناخته میشدهاند. در این جستار، پس از نگاهی کوتاه به پیشینه میر نوروزی، نخست به ریشهشناسی واژه «سماجه» پرداخته و باور داشتهایم این واژه، در ترکیبِ فارسی «سیماچه» به معنی روبند یا نقاب ریشه دارد و در متون عربی نیز گاه بدین معنا بهکار رفته است؛ سپس گزارشهای متون عربی درباره این دسته را ذکر کرده و آیینهایی را که در نمایش کارناوالی آنها جریان داشته است، بررسی کردهایم. از این گزارشها برداشت میشود که نمایشهای سیماچهداران در سه روزِ نخست نوروز و بیشتر میان توده مردم گسترش داشته است، گاه خلیفگان و بزرگان از آن پشتیبانی و گاه برگزاریاش را ممنوع کردهاند.