نویسندگان | روح اله صیادی نژاد-حسین ایمانیان |
---|---|
تاریخ انتشار | ۲۰۱۵-۹-۰۱ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نمایه نشریه | ISC ,SID |
چکیده مقاله
دو زبانگی و دو¬گانگی زبان از جمله مسائلی است که از دیر باز در همة زبان¬های دنیا دیده شده است و همواره دربارة آن نگرانی¬هایی مطرح بوده است؛ چرا که به باور برخی، این دو پدیده رفته رفته از رقت و انسجام زبان کاسته و سبب ضعف و سستی در آن می¬گردد. دوگانگی زبان و دو زبانگی اگر چه با توجه به شرایط مکانی، زمانی، ﻧﮋادی، مسائل اجتماعی، اوضاع سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه، متغیر است؛ اما در هر سطحی که باشد سبب ضعف زبان گردیده و اندک اندک آن را از جایگاه رفیع خود دور می¬سازد. عصر مملوکی و عثمانی یا دورة انحطاط ادبی در ادبیات عرب، یکی از دوره¬هایی است که در آن زبان عربی بیشتر از هر زمان دیگر دچار آمیزش زبانی گردید و از آسیب¬های آن در امان نماند. به گمان می¬رسد که در این عصر به دلیل حضور حاکمان غیر عرب بویژه حاکمان دارای نژاد ترک و در پی آمیزش نژادی، این پدیده بگونه¬ای بارزتر و چشم¬گیر¬تر نسبت به دیگر دوره¬های تاریخی در ادبیات عرب، خود را نشان داد. البته بهتر است برای این دوره، به جای دو زبانگی از اصطلاح چند¬زبانگی بهره بگیریم؛ زیرا میان زبان¬های عربی، فارسی، ترکی و گاه زبان¬های دیگر ملت¬های ساکن در جهان اسلام آن روز، دستکم نزد ادیبان و سیاست¬مداران، پیوندی نا¬گسستنی وجود داشته است. نگارندگان پژوهش پیش رو بر¬آنند که ضمن آوردن نمونه¬هایی از این دو پدیده در شعر عربی این دوره، به بررسی چرایی پیدایی و پیامد¬های منفی و گاه مثبتی بپردازند که برای شعر عربی داشته است.