تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر روستایی (مورد مطالعه: روستاهای استان اردبیل)

نویسندگانمحسن نیازی-طاها عشایری-موسی سعادتی-حسن منتظری خوش-فاطمه عمرانی نژاد
تاریخ انتشار۲۰۱۷-۹-۰۱
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نمایه نشریهISC ,SID

چکیده مقاله

فقر، درحالت کلی، بر دو نوع نسبی و مطلق است. فقر از بعد اقتصادی به فقدان توان مالی و پولی، از بعد اجتماعی به نبود آگاهی اجتماعی و طردشدگی، از بعد سیاسی به نبود مشارکت سیاسی و قانونگریزی و از بعد روانشناختی به انزوا، بدگمانی و سوءظن اطلاق میشود. فرهنگ فقر به فرهنگیشدن فقر در بین فقرا میگویند که خصیصة اصلی آن، تداوم نسلی فقر، فقدان انگیزة قوی برای شکستن دور باطل فقر، بیاعتمادی اجتماعی، بیمیلی به مشارکت مدنی، تقدیرگرایی و پذیرش شکست اقتصادی-اجتماعی است. برایناساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین جامعهشناختی فرهنگ فقر در باب روستاییای استان اردبیل است. روش این پژوهش از نوع پیمایشِ کمی پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات مبتنی بر پرسشنامه با پاسخ بستة لیکرتی بوده است. حجم نمونه بهوسیله کوکران 267 نفر برآورد شده و ازطریق نمونهگیری طبقهای نظاممند، پرسشنامه در بین آنها توزیع شدهاست. 0-(، وابستگی به دیگران / یافتههای تحقیق نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی ) 345 0-(، خشونت اجتماعی / 0-(، منزلت اجتماعی ) 387 / 0/212 (، سرمایة اجتماعی ) 353 ( 0( و پایگاه اقتصادی- اجتماعی ارثی ) 319 /-( رابطة / -0/218 (، انزوای اجتماعی ) 134 ( معنیداری با فقر دارند و متغیر بیکاری و اقتدارطلبی فاقد رابطة معنیدار با فرهنگ فقراند. در 0( و ضریب / 0(، ضریب تعیین تعدیلشده ) 478 / نتایج رگرسیون چندگانه، ضریب تعیین ) 491 0( بهدست آمدهاست و متغیرهای مستقل توانستهاند 47 درصد از / همبستگی چندگانه ) 345 تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.