ازدواج و معیارهای آن در بین دختران با تحصیلات عالیه

Abstract

با توجه به اهمیت ازدواج در سلامت روانی خانواده و جامعه ، همه متخصصین علمی و دینی در رابطه با چگونگی انجام آن ، مسائل متعددی را مطرح کرده اند ؛ از جمله عوامل مهمی که در یک ازدواج موفقیت آمیز اهمیت دارد ، توجه به معیارهای صحیح همسر گزینی می باشد . با توجه به نکات مذکور می توان این طور بیان کرد که ازدواج رفتاری فردی و اجتماعی است که در بعد فردی ، در جهت تکمیل مادی و معنوی هر دو جنس مذکر و مونث ، صورت می گیرد و در بعد اجتماعی در جهت حفظ سلامت روحی جامعه و بقاء نسل ها صورت می گیرد . از طرف دیگر اهمیت امر ازدواج به این خاطر است که می تواند مقدمه ای برای پرورش و تربیت نسلی باشد که آینده هر جامعه ای را رقم می زنند . با توجه به وقوع تغییرات فرهنگی و اجتماعی که در هر جامعه ای ممکن است رخ 7 دهند ، شرایط ازدواج هم به تبعیت از این شرایط ، دستخوش تغییراتی می شود . چرا که عناصر موجود در یک جامعه ، در سطوح مختلف بر افراد مختلف در جامعه ، تاثیر گذارند . به همین خاطر ، وقوع تغییر در برخی از نهادها به نوعی منجر به تغییر در دیگر نهاد ها خواهد شد و این مسئله به خاطر پیوندی است که در میان نهاد های یک جامعه وجود دارد . با توجه به نکات مذکور می توان به این مسئله اشاره کرد که ازدواج یک امر فردی اجتماعی است که در پیوند با - محیط زندگی و شرایط اجتماعی و فردی افراد ، قرار دارد نکته قابل توجه در این رابطه این است که در سالهای اخیر به دلایلی که گفته شد ، سن ازدواج در جامعه ما افزایش داشته است ؛ اما علت اصلی تأخیر در ازدواج را میتوان علل فرهنگی دانست . عللی که در جامعه ما جا افتاده و پیامد هایی را در زمینه ازدواج دختران به بار آورده است . امروزه کمتر دختری است که پس از گرفتن دیپلم در فکر رفتن به دانشگاه و کسب موقعیت اجتماعی نباشد و برخی دختران نیز با دریافت نشانه های اشتباه بر این باورند که با ازدواج از ادامه تحصیلی و پیشرفت اجتماعی باز میمانند ؛ این وضعیت زمانی بدتر میشود که طرز تفکر خانواده ها نیز به این سمت گرایش مییابد و ازدواج فرزندان خود را در اولویت هایی پس از تحصیل و مسائلی از این دست قرار میدهند ؛ در این میان آنچه که به فراموشی سپرده شده ، نقش زیستی دختران به عنوان مادران آینده است که با افزایش سن مادران و به تعویق افتادن این کارکرد ، نسلهای آینده دچار نابهنجاری های جسمی و روانی خواهند شد که باید جلوی این طرز تفکر گرفته شود . همچنین عامل فرهنگی دیگری که در جامعه ما جا افتاده این است که خانواده ای که چند دختر دارد با آمدن خواستگار برای دختر کوچکتر جلوی ازدواج دخترشان را به دلیل وجود دختر بزرگتر به بهانه های مختلف مثل کم سن بودن و آمادگی نداشتن و ادامه تحصیل دادن می گیرند و از این طریق شانس یک ازدواج موفق را از فرزند خود می گیرند در صورتی که باید جلوی این طرز تفکر هم گرفته شود . همچنین در خصوص همسن گزینی پسران در ازدواج باید گفت بلوغ اجتماعی و روانی مهم تر از رعایت فاصله سنی است چنانچه فرد از بلوغ اجتماعی مناسب برخوردار باشد شرایط سنی در درجه دوم قرار میگیرد و میتوان کمتر روی آن تمرکز کرد ؛ در واقع باید به ازدواج به عنوان یک فرآیند که زندگی را رو به تکامل میبرد نگریست ؛ مسائلی مانند شرایط سنی و مسائلی از این قبیل اهمیت دارند اما نباید روی این مسائل توقف کرد . بنابر مشاهدات انجام شده و همچنین گزارش مرکز اطلاعات و آمار شورای فرهنگی اجتماعی زنان میزان تجرد دختران دارای تحصیلات عالی در یک دهه گذشته افزایش یافته و تحقیقات این مرکز نشان میدهد که بالا رفتن سطح تحصیلات باعث تجرد زنان کشور شده است و موجب شده تا دختران کمتر به ازدواج تن دهند . که همان طور که گفته شد مسائلی که در بروز این مشکل دخیل هستند بخشی به تغییرات اجتماعی و بخشی نیز به تغییر در طرز تفکر خانواده ها و دختران باز میگردد ضمن اینکه این مسئله را نباید از نظر دور داشت که دختران بیشتر در معرض انتخاب قرار میگیرند . بنابراین همه این عوامل را باید مد نظر قراد داد .