نویسندگان | یونس غلامی-سلمان حیاتی-محمد قنبری |
---|---|
تاریخ انتشار | ۲۰۱۵-۸-۰۱ |
چکیده مقاله
از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﺳﺎﺳﻲ در راﺳﺘﺎی ﻧﻴﻞ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﺔ ﺷﻬﺮی ﭘﺎﻳﺪار، ﺷﻨﺎﺧﺖ اﻟﮕﻮی ﻛﺎﻟﺒﺪی ﺷﻬﺮ و ﺗﻼش ﺑﺮای دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻓﺮم ﺷﻬﺮی ﻣﻄﻠﻮب اﺳﺖ. در ﻫﻤﻴﻦ زﻣﻴﻨﻪ، ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺷﻬﺮی، ﻣﻘﻮﻟﺔ ﺷﻬﺮ ﭘﺎﻳﺪار و در ﻗﺎﻟﺐ آن، ﺷﻬﺮ ﻓﺸﺮده را در دﺳﺘﻮر ﻛﺎر ﻗﺮار دادﻧﺪ. اﻣﺮوزه اﻛﺜﺮ ﻣﺤﻘﻘﺎن، ﺷﻬﺮ ﻓﺸﺮده را ﭘﺎﻳﺪارﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮم ﺷﻬﺮی داﻧﺴﺘﻪ و اﻫﺪاف ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار را در ﻓﺸﺮدﮔ ﻲ ﺷﻬﺮ ی ﻣﺘﺠﻠ ﻲ ﻣﻲداﻧﻨﺪ .ﻫﺪف اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺷﻨﺎﺧﺖ اﻟﮕﻮی ﮔﺴﺘﺮش اﺳﺖ. روش اﺻﻠﻲ 1390ﺗﺎ 1335 ﻛﺎﻟﺒﺪی ﻛﻼنﺷﻬﺮﻫﺎی اﻳﺮان )ﻣﺸﻬﺪ، ﺷﻴﺮاز، اﺻﻔﻬﺎن و ﺗﺒﺮﻳﺰ( در دورة زﻣﺎﻧﻲ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در ﭘﮋوﻫﺶ، روش ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ -ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ و ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻓﺮم، از روشﻫﺎی ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدی ﺗﺴﺎی )درﺟﻪ ﺗﺠﻤﻊ، ﺗﺮاﻛﻢ و اﻧﺪازه ﻣﺘﺮوﭘﻞ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻫﻨﺪرﺳﻮن، ﻫﺮﻓﻴﻨﺪال، آﻧﺘﺮوﭘﻲ ﻣﻄﻠﻖ و ﻣﺪل ﻫﻠﺪرن اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮای ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ درﺟﺔ ﺗﺠﻤﻊ ﺷﺎﺧﺺ ﺟﻤﻌﻴﺖ در ﺳﻄﺢ ﻛﻼنﺷﻬﺮﻫﺎ، از ﺿﺮاﻳﺐ ﺟﻴﻨﻲ و آﻧﺘﺮوﭘﻲ ﻧﺴﺒﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ از ﻣﻴﺎن ﻛﻼنﺷﻬﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﻛﻼﻧﺸﻬﺮﻫﺎی ﻣﺸﻬﺪ، اﺻﻔﻬﺎن و ﺷﻴﺮاز از ﻧﻈﺮ رﺷﺪ و ﮔﺴﺘﺮش ﻓﻀﺎﻳﻲ در ﮔﺬﺷﺘﻪ از رﺷﺪ آرام و ﻓﺸﺮدﮔﻲ ﻧﺴﺒﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮده ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﺮوع ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ ﺳﺮﻳﻊ، رﺷﺪ ﻣﺴﺎﺣﺖ آن ﺳﺮﻳﻊ ﻣﻲﺷﻮد و رﺷﺪ ﭘﺮاﻛﻨﺪه اﺗﻔﺎق ﻣﻲاﻓﺘﺪ؛ اﻣﺎ در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﻴﺮ از ﻣﻴﺰان ﭘﺮاﻛﻨﺶ آﻧﻬﺎ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﺪه و ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ ﺗﻤﺮﻛﺰ و ﻓﺸﺮدﮔﻲ در آﻧﻬﺎ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﻲﮔﺮدد؛ اﻣﺎ ﻛﻼنﺷﻬﺮ ﺗﺒﺮﻳﺰ، ، رﺷﺪ ﻣﺴﺎﺣﺖ و ﺟﻤﻌﻴﺖ 1375 وﺿﻌﻴﺘﻲ ﻣﺘﻔﺎوت از ﺳﺎﻳﺮ ﻛﻼنﺷﻬﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ دارد؛ ﺑﻪﻃﻮری ﻛﻪ ﺗﺎ دﻫﺔ ﺗﻘﺮﻳﺒًﺎ ﻣﺘﻌﺎدﻟﻲ را دارد؛ وﻟﻲ از اﻳﻦ دﻫﻪ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﺎﺣﺖ آن رﺷﺪ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﻴﺸﺘﺮی از ﺟﻤﻌﻴﺖ آن داﺷﺘﻪ و ﮔﺴﺘﺮش اﻓﻘﻲ زﻳﺎدی را ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ.