نویسندگان | اسداله بابایی فرد - راحیل مرتضی زاده |
---|---|
همایش | کنگرهی بینالمللی علوم انسانی و مطالعات فرهنگی |
تاریخ برگزاری همایش | ۲۰۱۷-۶-۲۸ |
محل برگزاری همایش | رشت |
ارائه به نام دانشگاه | دانشگاه کاشان |
نوع ارائه | سخنرانی |
سطح همایش | ملی |
چکیده مقاله
فرهنگهای استعماری همواره میخواهند ملتهای زیر سلطهی خویش را از آموزش و آگاهی دور نگاه دارند. این کشورها برای اجرای مقاصد خود، جلوی هرگونه حرکت نواندیش و بیدارگر را میگیرند، مستضعفان فرهنگی را از مسیر دانشاندوزی دور میکنند و اهل قلم را به امور کماهمیت سرگرم میدارند. در چنین شرایطی، تنها راه مقابله با استعمار، فریاد انقلابی مردانی خوشفکر و شجاع است که با احساس مسئولیت دربارهی ملت خود، سر بر میآورند و بانگ مخالفت با استعمار سر میدهند. در این نوشتار به بررسی و تطبیق اندیشهی آمریکایی شدن ماتیو آرنولد، شاعر، نویسنده و منتقد برجستهی انگلستان در دوران ویکتوریا، با اندیشهی غربزدگی جلالآلاحمد، نویسندهی بهنام و تأثیرگذار ایران، با تکیه بر بحث وی در مورد تأثیر استعمار در جامعه و نقش روشنفکران و طبقات مختلف جامعه در رویارویی با این موج بهوجود آمده در جامعه، پرداخته شده است. در کنار بیان زندگینامه و شرح شرایط تاریخی، سیاسی، فرهنگیِ زمان آلاحمد، تعاریف وی از این واژهها مطرح شده و راهکارهایش در راه مبارزه با استعمار فرهنگی با دیدگاههای آرنولد مقایسه شده و در پایان بهبیان دیدگاههای این دو نویسنده در مورد نقش تأثیرگذار آموزش و فرهنگ در مواجهه با آثار استعمار پرداختهایم.