نویسندگان | حسنی محمدزاده کاشی,علیرضا فولادی |
---|---|
نشریه | ادبیات پارسی معاصر |
شماره صفحات | ۱۷۹ |
شماره مجلد | ۱۴ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۸/۳۰ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | الکترونیکی |
کشور محل چاپ | ایران |
نمایه نشریه | ISC |
چکیده مقاله
یکی از نظریههای مهم در شاخههای معنیشناسی، معنیشناسی شناختی است. در معنیشناسی شناختی فرض بر آن است که عملکردهای شناختی، در امتداد حواس ما قرار دارند. طرحوارههای تصوّری از جمله ساختهای مفهومی هستند که در این حوزه به آن توجه شدهاست. طرحوارههای تصوّری با زیربنایی استعاری ساخته میشوند و پلی برای ارتباط بین تجربههای فیزیکی ما با حوزههای شناختی پیچیدهتر میشوند. بر این اساس تجربهای که انسان از وجود فیزیکی خود و اشغال بخشی از فضا توسط آن دارد، زمینهای میشود تا درک مفاهیم انتزاعی را برای او آسان کند و از این طریق، هر مفهومی که ممکن است وجود خارجی نداشته باشد هم میتواند مظروف ظرفها و مکانهای مختلف شود. جستار حاضر میکوشد با روش توصیفی ـ تحلیلی و پس از ارائۀ تعارف و نظریههای مرتبط با معنیشناسی شناختی، به تحلیل استعارههای مفهومی با کمک مفاهیمی چون استعارههای جهتگیرانه، هستیشناختی و طرحوارههای تصوّری در شعرهای بیژن نجدی بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نجدی برای تجسّم مفاهیم انتزاعی و حجمدهی به رنگها، جمادات، اعضای بدن، زمانها و مکانهای مختلف از طرحوارههای تصوّری استفاده کردهاست؛ بسامد بالای استعارههای انسانمدار نشان میدهد که در دنیای شناختی شاعر همه چیز زنده و پویا است. در شعر نجدی کاربرد طرحوارههای تصوّری از نوع قدرتی در مقایسه با انواع حجمی، حرکتی و تجسّمی کمتر است. استفادۀ بیشتر از طرحوارههای قدرتی نوع دوم و سوم حاکی از روح مبارز و شکستناپذیر شاعر است.
tags: بیژن نجدی معنیشناسی شناختی استعارۀ مفهومی طرحوارۀ تصوری.