| Authors | عطیه منتهایی,حسین قربانپور |
| Journal | پژوهش نامه ادبیات داستانی |
| Paper Type | Full Paper |
| Published At | 1404/07/07 |
| Journal Grade | Scientific - research |
| Journal Type | Electronic |
| Journal Country | Iran, Islamic Republic Of |
| Journal Index | ISC |
Abstract
شاهنامه بهعنوان یک شاهکار هنری در چهارچوب روایتشناسی قابلیتهایی دارد و هدف از انجام این پژوهش بررسی روایت «هفتخان رستم» بر اساس نظریه ژنت در باب زمان روایی است. تا برایناساس اندیشه، فرهنگ و جنبههای هویتی اسطورههای ایرانی و بخشی از آرمانهای عظیم بشری شناخته شوند. در این پژوهش از روش کیفی و کمی استفادهشده. باوجود برخی زمان پریشیها «روایت هفتخان رستم» همچنان متعاقب و در سایه سیاستهای شاعرانه فردوسی عدم رعایت نظم رویدادها بسیار نامحسوس است؛ از میان مؤلفههای دیرش زمان، مؤلفههای ارائه با درنگ و ارائه همزمان توسط فردوسی بیشتر استفادهشده و کاربرد بسامد مکرر نقش مؤثرتری نسبت به بسامد بازگو در روایت دارد. روایت متعاقب است، توانایی شاعر در کنترل زمان روایی حاکی از ایجاد انسجام بین زمان روایی و زمان داستان است. فردوسی تغییرات مختلف بهواسطهی دیرش زمان را فرصتی میداند تا مخاطب گزارههای فرامتنی را دریافت کند. ارائه همزمان در فرم دیالوگهای داستانی و ارائه با درنگ در فرم توصیف مکانها و مبارزه شخصیتها در ضمن کاربرد عنصر اغراق صورت میگیرد. اکثر رویدادها در چهارچوب بسامد منفرد قرار دارند و استفاده شاعر از بسامد مکرر جهت دستیابی به بخشی از مفاهیم تا حدودی نقش مؤثری دارد؛ همچنین بسامد بازگو بهطورکلی در روایت قابلمشاهده نیست.