زنان فراتر از نقش های سنتی: بررسی جایگاه زن در کلام امام خمینی(ره)

نویسندگاننرگس نیکخواه قمصری-مینا هلالی ستوده
تاریخ انتشار۲۰۱۲-۷-۰۱
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهچاپی
نمایه نشریهSID

چکیده مقاله

چنانچه ملاحظه شد، گفتار امام خمینی (ره) در اوج فرایند مفهومسازی با بینشی انتقادی و لحنی قاطع در طرد و تقبیح نظام پیشین در خیانت به زنان و یقین به کفایت اسلام در تأمین خیر و سعادت زنان، 20 زن در فرهنگ و هنر دوره 4، شماره 2، تابستان 1391 شالودههای بنیادین زنانگی مورد تائید نظام اسلامی را بنا نهاده و از بایدها و نبایدهایی سخن میگوید که زنان در نظام جمهوری اسلامی میبایست بر آن پای فشارند. از اینرو تأکید بر مشارکت فعال و آگاهانه زنان در تعیین سرنوشت خود و ملت خود را تا آنجا اهمیت میبخشد که آنرا به عنوان یک ضرورت و تکلیف شرعی معرفی نموده و گستره این مشارکت را شامل بالاترین سطوح فعالیت سیاسی دانسته و انتخاب شدن و انتخاب کردن را حق و تکلیف همه تعریف میکنند؛ تکلیفی که فارغ از مرزبندیهای جنسیتی برای زن و مرد یکسان شناخته میشود. در واقع گفتار مذکور بر فراز اذهان متعجبی که همچنان در حیرت حکم امام - شخصیتی که در ماجرای انقلاب سفید و اعطای حق رأی به زنان از سوی شاه سابق بیشترین و قاطعترین اعتراضها از وی به یاد مانده بود - به تکلیف زنان برای شرکت در انتخابات انگشت بر دهان گرفته بودند، با تشریح و نقد پیوستۀ زنانگی مورد تبلیغ در نظام سابق نشان میدهد چگونه زنانگی در پرتو اراده و خیانت عوامل حکومت به ملعبه یا متاع تقلیل یافته و از اراده، انرژی و نیروی سازنده و مفید خود در ساخت سرنوشت ملت خویش تهی گشته بود. آنجا که مشاهده میشود با نسبت دادن صفت جنگجو به زن، زنانگی را در سپهری جسمانیت زدوده به اوج میرساند که دقیقاً با نقشه آگاهانه و تعمدی شاه و همدستان وی به حضیض ننگجویی ناآگاهانه زنان در قلمرو زنانگی و جسمانیت خویش سقوط میکند و سپس با اشاره به خواست و اراده خدا در واژگونی حکومت پهلوی و جلوگیری از تحقق اراده معطوف به اهانت نسبت به مقام واقعی زن، بار دیگر به بایدهایی بازمیگردد که محدودههای زنانگی را در نظام جدید تعیین میکند و در همین راستا با تأکید مجدد بر ضرورت برخورداری زنان از ارادة معطوف به عمل در تغییر و بازسازی همه شئون زندگی خود همانند مردان آنگونه که اسلام میخواهد، مقدم بر بیان ضرورت اجتناب از فساد باز هم همانند مردان، زنانگی و مردانگی را در موقعیتی برابر و همسان قرار میدهد؛ سپس به بایدها و نبایدهایی انگشت مینهد که عدم رعایت آنها به ماندن یا خروج زن از دایره انسانیت گره میخورد یعنی آرایش و جلوهنمایی تن زنانه در محضر مردمان زنها » فاسد یا همان انحطاطی که زن را به شیی تقلیل میدهد. همچنان در کنار لحن آمرانه عباراتی چون تأکیدی که به نوبه خود بیانگر ضرورت رعایت حجاب اسلامی « باید انسان باشند و زنها باید تقوا داشته باشند برای حفظ شأن و کرامت انسانی و تقوای زنان است، همچنان اختیار و حق انتخاب زنان را همانند مردان متذکر میشوند. بنابراین میتوان مبتنی بر استراتژیهای پیشنهادی روث وداک در تعیین محدودههای گفتمانی هر موضوع از جمله جنسیت، در گفتار امام خمینی (ره) دو مجموعه واژگانی متضاد را در مقابل یکدیگر مشاهده زنان فراتر از نقشهای سنتی: بررسی جایگاه زن در کلام امام خمینی (ره) 21 نمود. مجموعه اول شامل: پیروزی، پشتیبانی، قتال، قیام، نهضت، ملت و مملکت را حول واژة کلیدی اسلام و مجموعه دوم شامل: اسارت، خیانت، شکست، انحطاط، عقب راندن، اهانت، فساد و ویرانه حول واژة محوری بیگانه خطوط اصلی تفکیک میان خود و دیگری را به تصویر میکشد. همچنین عباراتی چون: همت والای بانوان، بانوان شجاع، با بچههای کوچک خود، تشجیع مردان، زنان انسانساز، تقویت ملتها، ایستادن در صف قتال، از دست دادن جوانان خود، مقاومت شجاعانه، سربلندی، سرافرازی، کرامت، آزادی، اختیار، با تقوا بودن، گول نخوردن، دخالت در مقدرات، سهیم بودن در پیروزی، بسازید مملکت را، مقام و موقعیت زن متعلق به مجموعه واژگانی اول را از زن متعلق به مجموعه واژگانی دوم متمایز میکند. زن در مجموعه واژگانی دوم با ویژگیهایی چون: ملعبه بودن، چیز بودن، شیی شدن، عروسک بازی، بزک کردن، سر لخت بودن و ننگجویی معرفی میشود. همچنین کاربرد مکرر ضمیر اشاره همه و واژة هم در عباراتی مانند: همدوش مردان، دوشادوش مردان، مساوی با مردان و شما چه زن چه مرد، جایگاه برابری را برای زنان و مردان ترسیم میکند به عبارت دیگر چنانچه تفسیر و تحلیل این گفتار نشان میدهد، منازعۀ قدرت بیشتر میان نظام اسلامی و دشمنان اسلام جریان مییابد تا میان زن و مرد. به هر حال در این مرور اجمالی میتوان محورهای معنایی شاخص سرمایه کلامی امام درباره زنان را چنین برشمرد: 1) سهم زنان به دلیل نقش مضاعفی که در خانواده و تشجیع مردان و نیز حضور شجاعانه خود در اجتماع در جهت پیروزی انقلاب داشتند، بیشتر و مقدم بر مردان است؛ 2) نظام اسلامی عنایت خاص نسبت به زنان دارد؛ 3) زنان با رعایت حجاب و پرهیز از آرایش و خودنمایی نزد مردم فاسد در راستای حفظ کرامت انسانی باید همانند مردان در عرصههای سرنوشتساز مشارکت داشته باشند؛ 4) زنان باید نسبت به حقانیت و کفایت و کارآمدی قوانین اسلامی برای آنها به عنوان مصادیق اختیار و شجاعت هوشیار باشند. مقایسۀ سپهر معنایی دو جریان رقیب ابتدای دهۀ 1340 یعنی حکومت پهلوی و نهاد روحانیت به خوبی حکایت از آن دارد که به رغم برخی تلاشهای زنان در آن هنگام، زن سوژة خاموش یا مفعول قدرت مردانهای بود که گاه به نام مدرنیتۀ غربی و گاه به نام سنت اسلامی بایدها و نبایدهای محدوده بودن وی را معین میساخت بی آنکه خود سهمی در این تعیین قلمرو داشته باشد. به همین ترتیب، در گیرودار منازعات سیاسی به متن آورده شده و در کانون مجادله کلامی قرار میگرفت و این در حالی بود که از سخن گفتن 22 زن در فرهنگ و هنر دوره 4، شماره 2، تابستان 1391 درباره خود منع میگشت و به اجبار به معنایی تن میداد که در این منازعه برایش رقم میخورد؛ نمادی از جامعه مترقی، پیشرفته و آزاد که میبایست به عنوان نیمی از جمعیت برای تحقق هر چه سریعتر آن بکوشد و یا جسمانیتی منفعل و تقلیل یافته که از خوف فساد اخلاقی جامعه میبایست در پس پستوی خانه و زیر سایه مردی به پاسداری از عفتش همت گمارد. بنابراین هر دو گفتمان سنتی و مدرنیزاسیون در مواجهه با یکدیگر استراتژی نفی و طرد دیگری را برگزیدند که نتیجه آن ناتوانی در واسازی ارتباط میان عناصر اصلی در گفتمان رقیب برای افزایش کارامدی خود و هماهنگی با شرایط اجتماعی و فرهنگی درون زمینه تاریخی بود، حال آنکه گفتمان انقلاب اسلامی و در کانون آن امام (ره) مفاهیم آزادی و برابری را به گونهای خاص و متناسب با آموزههای اسلامی تفسیر کرد. اگرچه گفتمان مدرنیزاسیون نیز با تأثیرپذیری از اندیشههای غرب و حقوق بشر سعی در دگرگونی دیدگاه منفعل نسبت به زن در جامعه داشتند اما به دلیل ناسازگاری با شرایط اجتماعی حاکم با شکست مواجه شدند و همچنان زنان در حاشیه باقی ماندند. دیدگاه امام خمینی (ره) به علت سازگاری با شرایط مخاطبان خود و ویژگیهای منحصر به فرد گفتمان انقلاب اسلامی مورد استقبال و پذیرش قرار گرفت. ایشان به مضامینی از قبیل حق انتخاب سرنوشت خود و مملکت، نقش فعال زنان در عرصه سیاسی، شرکت در انتخابات، تعیین مقدرات مملکت، مقابله با ظلم به عنوان عناصری آگاه و آزاد، پیشگامی نهضت، تشجیع مردان در عرصۀ اجتماعی، سازندگی جامعه و تربیت انسانهای شایسته اشاره میکند. در واقع برخلاف تندروان سنتی که نقش زن را تنها به همسری و مادری تقلیل میدادند، حضرت امام ضمن تأکید بر ارزش و اهمیت و کرامت چنین نقشهایی مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان را نه امری حاشیهای و فرعی بلکه مهم و سرنوشتساز قلمداد نمودهاند. در این نگاه زن هم عهدهدار نقش سنتی مادری است و هم با رعایت موازین شرعی به منظور حفظ شأن و کرامت انسانی- اسلامی عهدهدار نقشهای مدرنی از قبیل مشارکت سیاسی و اجتماعی است. به طور کلی، شاکله مرکزی این گفتار را میتوان با تأکید بر رسمیت شناختن تداوم مشارکت زنان همانند مردان در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی با رعایت کامل حجاب و دوری از بی بند و باری در راستای پشتیبانی از اسلام و حاکمیت قوانین اسلامی در مقابل دشمنان آن دانست؛ زنی که در پرتو این دست متون زاده میشود زنی است که چه به لحاظ عملی - سهمی که در پیروزی انقلاب ایفا کرده- و چه به لحاظ نظری - عنایتی که اسلام به زن دارد - نه در فرو دست که در کنار یا فرادست مرد مینشیند و نه زنان فراتر از نقشهای سنتی: بررسی جایگاه زن در کلام امام خمینی (ره) 23 چونان ضعیفهای مستحق مراقبت در پس دیوارهای خانه که سرشار از شجاعت و آگاهی به مراقبت و ساختن جامعه فراخوانده میشود؛ اندیشهای که دریچۀ تازه فرا روی موقعیت زنان در جامعه میگشاید و وضعیت شیی گشتۀ زنان در دوران پیش از انقلاب را مرهون انفصال از اسلام و اتصال به غرب معرفی میکند. بر این اساس زن مسلمان میبایست به منظور ایفای نقشهای ارزشمند مادری و همسری خود در چارچوب خانواده توأم با مشارکت فعال، آگاهانه و سرنوشتساز در حیات سیاسی و اجتماعی جامعه خود بر دو محدودیت فائق آید: اول محدودیتی که به واسطۀ تفکر محافظهکارانۀ سنتی در قالب عرفها و رسوم اجتماعی – که غالباً با دین نیز بیارتباطند – زن را از حقوق واقعیاش محروم ساخته و دوم محدودیتی که به واسطۀ تفکر غربی زن را به وادی ابتذال و شییوارگی کشانده و او را از آزادی و اصالتش بیبهره میسازد