بررسی طرحواره های استعاره های تصوری در دو سینیه بحتری و احمد شوقی

نویسندگانروح الله صیادی نژاد- عباس اقبالی- الهام بابلی
نشریهلسان مبین
شماره مجلد۳۷
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۰۷/ ۰۷/ ۱۳۹۸
رتبه نشریهISI
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران

چکیده مقاله

ستعاره در رویکرد قدیمی و کلاسیک خود لفظ محور است و کارکردی زیبایی شناختی و هنری دارد و حضور آن فراتر از زبان ادبی نیست، درحالی‌که نگاه به استعاره در زبانشناسی شناختی نگاهی مفهوم محور و نه لفظ محور است. جورج لیکاف و مارک جانسون آن را وسیله‌ای برای تفکر و اندیشه به شمار می‌آورند که در رفتارهای انسان از جمله رفتار زبانی وی جاری است. مقاله حاضر می‌کوشد با توجه به مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به واکاوی و تحلیل است استعاره‌های تصوری در دو سینیه بحتری و احمد شوقی بپردازد. نتایج بررسی حاکی از این است که دو شاعر با به کارگیری طرحواره‌های تصوری سه گانه (حجمی، قدرتی و حرکتی) به خوبی توانسته‌اند، مفاهیم انتزاعی و مجرد را از طریق مفاهیم عینی، مفهوم-سازی نمایند. با تامل در دو سروده چنین استنباط می‌شود که الگوهای فرهنگی مشترکی مبنای طرح استعاره‌های مفهومی – تصوری آنان است، به طوری‌که هر دو شاعر با استفاده از تجربیات روزانه و حوادثی که در پیرامون خود شاهد بوده‌اند، مفاهیمی غیر قابل لمس یا انتزاعی را توانسته‌اند به خوبی به تصویر بکشند. همچنین به کارگیری طرحواره‌های سه گانه در سینیه بحتری علی رغم حجم پایین آن در مقایسه با سینیه احمد شوقی بیشتر و دقیق‌تر است.