| نویسندگان | عادل سلطانی,رضا قضاوی,سیامک دخانی |
| نشریه | پژوهش های آبخیزداری |
| نوع مقاله | Full Paper |
| تاریخ انتشار | 1404/03/31 |
| رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
| نوع نشریه | الکترونیکی |
| کشور محل چاپ | ایران |
| نمایه نشریه | ISC |
چکیده مقاله
مقدمه و هدف
حکمرانی پایدار منابع طبیعی مجموعهای از کنش و واکنشهای اجتماعی نهادی محلی کلیه ذینفعان آبخیزنشینان است. این رویکرد با فراهم کردن محیط مناسب برای ارائه الگوهای فرایندهای مشارکتی، بستر مناسبی برای تقویت جامعه هدف در کنار دولت و بخش خصوصی به شمار میآید. پایداری برنامههای مدیریت آبخیز به مشارکت فعال آبخیزنشینان در فعالیتهای برنامهریزی و اجرا بستگی دارد. بنابراین، بررسی ویژگیهای جمعیتی هر آبخیز بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر مشارکت آبخیزنشینان اهمیت دارد. با توجه به مطالب بیانشده میتوان هدف از این پژوهش را بررسی عوامل جمعیتشناختی بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر مشارکت آبخیزنشینان، در آبخیز بنچله کرمانشاه دانست که نشان از تفاوت اهداف مدیریت مرتع در بین ذینفعان را دارد. ازاینرو، باید میزان مشارکت مرتعداران در دستیابی به اهداف مشخصی از مدیریت مراتع را بررسی کرد.
مواد و روشها
پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی_ پیمایشی قرار میگیرد. همچنین برحسب ماهیت دادهها از نوع تحقیقات کمی است. جامعه هدف شامل بهرهبرداران محدوده عرفی آبخیز بنچله بوده است. جامعه آماری موردنظر در این تحقیق به تعداد 569 سرپرست خانوار بود. حجم نمونه این تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 229 سرپرست خانوار متشکل از زن و مرد تعیین شد. بهمنظور انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد. ابزار مورداستفاده در این روش برای گردآوری دادهها و اطلاعات، پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه را نظر متخصصان و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ تأیید کرد (آلفا بزرگتر از 7/0). تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS نسخه 26 انجام شد. گویههای مشارکتی موردبررسی با اهداف کنترل رواناب و مهار سیلاب، پیشگیری از فرسایش خاک و هدایت آب به سطح سفرههای آب زیرزمینی در آبخیز بنچله ذکرشده است. محور پرسشها متمرکز بر متغیرهای جمعیتی بود که بر متغیر مشارکت آبخیزنشینان اثرگذار هستند. در بخش تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوریشده از آماره توصیفی میانگین و آمارههای استنباطی پیرسون، اسپیرمن و کروسکالوالیس استفاده شد. بهطوریکه برای بررسی رابطه بین متغیرهای سن، درآمد، سابقه آبخیزداری، بُعد خانوار، فاصله آبخیز از محل زندگی و تحصیلات از آماره پیرسون و برای بررسی رابطه بین متغیر جنسیّت با میزان مشارکت از آزمون اسپیرمن استفاده شد. همچنین، برای بررسی رابطه بین سطوح مختلف متغیرها بر مبنای میزان مشارکت آنها از آماره خیدو استفاده شد.
نتایج و بحث
نتایج بهدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای سن، درآمد، فاصله آبخیزنشینان از محل پروژه، سابقه آبخیزداری و بُعد خانوار با مشارکت آبخیزنشینان رابطه مثبت و معنیدار وجود داشت. همچنین، نتایج بهدستآمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که متغیر جنسیّت با مشارکت افراد در آبخیز بنچله رابطه معناداری نداشت. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس هم نشان داد که بهجز در متغیر جنسیّت در بین سایر طبقات متغیرهای سن، درآمد سالانه، سابقه آبخیزداری، سطح تحصیلات، فاصله آبخیز از محل زندگی و بُعد خانوار با مشارکت رابطه معناداری وجود داشت. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که تفاوت مشارکت در 12 روستای موردمطالعه معنیدار بود. بیشترین میانگین مشارکت مربوط به روستاهای بابا عزیز با 11/51 و کمترین میزان مشارکت مربوط به روستاهای گلسفید با 9/23 است. طبق نتایج بررسی عوامل مختلف جمعیّتی امری ضروری در ارزیابی سطح مشارکت آبخیزنشینان خواهد بود. منتج شد که افراد با سطح سواد کمتر به دلیل وابستگی معیشتی بیشتر به حوزههای آبخیز تمایل بیشتری به مشارکت در اجرای پروژههای حفاظتی دارند. با توجه به ظرفیت موجود پیشنهاد میشود که تنوع منابع درآمدی برای جوامع هدف ایجاد شود همچنین با افزایش بُعد خانوار و بهمنظور بهبود وضعیت معیشتی خانوار، تمایل به مشارکت در پروژههای حفاظت از منابع آبوخاک و بهرهمندی از مزایای آن بیشتر نمود پیدا میکند. عامل جنسیّت پیشبینیکننده مؤثری برای مشارکت افراد در پروژههای مدیریتی منابعطبیعی به-شمار نمیرود.
نتیجهگیری و پیشنهادها
آبخیزداری بهعنوان رویکردی جامعنگرانه در مدیریت پایدار منابع آبوخاک در حوزههای آبخیزداری موردتوجه قرار میگیرد که در این میان عوامل جمعیّتی از کلیدیترین عوامل مؤثر بر مشارکت به شمار میرود. در ایران یکی از راههای دستیابی به پایداری و بهرهبرداری اصولی جامعه از حوزههای آبخیز مستلزم توجه به ویژگیهای جمعیتشناختی است. عوامل جمعیّتی شاکله اصلی رفتار جامعه در قبال منابع آبوخاک را تشکیل داده و رفتار افراد در آبخیز نیز ضامن سلامت حوزه خواهد بود. بهاستثنای عامل جنسیّت، طبقات مختلف عوامل جمعیّتی ازجمله سن، سابقه آبخیزداری، درآمد سالانه، سطح تحصیلات، بُعد خانوار و فاصله آبخیزنشینان از حوزه در راستای مشارکت عملکرد مختلفی را از خود نشان دادند. این عملکرد بیشتر به درک منابع آبوخاک و وضعیت معیشتی جوامع محلی برمیگردد. بنابراین، فارغ از شرایط اقتصادی و اجتماعی باید برای همه اقشار در همه سطوح جامعه در آبخیز بنچله استان کرمانشاه، برنامههای آموزشی تعریف شود تا هر فرد در هر سطوح بتواند نقش مؤثری در حفاظت از منابع آبوخاک ایفا کند. پیشنهاد میشود بهمنظور مشارکت فعالانه جامعه در برنامههای حفاظت از منابع آبوخاک، آموزش کارآمد و بستههای حمایتی مالی در اختیار طبقات مختلف آبخیزنشینان قرار بگیرد تا زمینه برای فعالیت بیشتر و مؤثر آنها فراهم شود.