نویسندگان | حسن احمدی زاده |
---|---|
نشریه | فلسفه |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
احیاء اندیشههای فلسفی و کلامی توماس آکوئینی در دورهی مدرن، همواره یکی از دغدغههای اندیشمندانی بوده که پاسخ بسیاری از معضلات فلسفی و الهیاتی عصر جدید را تنها در آثار او دستیافتنی میدانستند. این نحوهی نگرش به اندیشههای توماس که از دیرباز تاکنون، به تومیسم مشهور بوده است، از اواسط قرن بیستم، با پدید آمدن رویکردی نوپا به تفکر توماس با عنوان تومیسم تحلیلی، عصر تازهای از تومیسم را رقم زد. تومیستهای تحلیلی با بهرهگیری از فلسفهی تحلیلی بهویژه مبانی فلسفی و منطقی فرگه، تفسیرهای خاصی از اندیشههای فلسفی توماس آکوئینی ارائه کردهاند که توجه جدی دیگر طرفداران تفکر توماس را به خود برانگیخته است. این جریان نوظهور، با آنتونی کنی و تفسیرهای او بر آثار توماس به اوج خود رسید. آنتونی کنی با اتخاذ نگرشی فرگهای نسبت به وجودشناسی توماس، تلاش کرد تا تناقضات و چالشهای پیش روی نظریهی وجود در فلسفهی توماس را بنمایاند و وجودشناسی او را حاوی نظریههایی در خصوص وجود نشان دهد که از ارزش فلسفی چندانی برخوردار نیستند. در این جستار، بهتفصیل، بهنقد و بررسی رویکرد تحلیلیِ آنتونی کنی به وجودشناسی توماس آکوئینی خواهیم پرداخت.