نویسندگان | محمد افروغ-اصغر جوانی-امیر حسین چیت سازیان-فتحعلی قشقائی فر |
---|---|
تاریخ انتشار | ۰-۰-۰۱ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نمایه نشریه | ISC |
چکیده مقاله
چیستی، چرایی و چگونگی آفرینش نقش¬ها در دست¬بافته¬های کاربردی ایلی و عشایری همواره یکی از مهم¬ترین پرسش¬های موجود در حوزه¬ی هنر بافندگی عشایری بوده¬است. طرح¬ها و نقش¬های موجود در متن و محتوای دست¬بافته¬های عشایری شکسته(انتزاعی و تجریدی) و رو به سوی ساده¬گرایی دارد. فرآیند بافت نیز به¬صورت ذهنی¬بافی، حفظی¬بافی و بداهه¬بافی است که از مهم¬ترین شاخص¬های زیبایی¬شناختی و دیداری(بصری) این نوع از دست¬بافته¬های ایرانی است. شیوه یا فن¬(تکنیک) بافت نیز به عنوان یک مؤلفه¬ی فن¬شناسانه در دست¬بافته¬های عشایری خاصه قشقایی دارای تنوع است. به¬گونه¬ای که بافنده¬ از انواع فنون¬ و ساختارهای بافت و یا تلفیق آن¬ها با قوه¬ّی ذوق و احساس و بازی تار، پود، پُرز و پیچ، جهت آفرینش انواع دست¬بافته¬ها با کاربردهای مختلف، استفاده می¬نماید. نگارنده در پژوهش پیش رو، نخست به مطالعه، بررسی و طبقه¬بندی انواع دست¬بافته-های ایل و عشایر قشقایی از دو منظر کاربرد و فنون¬بافت پرداخته است و سپس با ذکر نظرات سه محقق(پرویز تناولی، آرمن هانگلدین، سیسیل ادواردز) که در منابع مکتوب خود به این حوزه پرداخته¬اند، در باب چیستی و چرایی نقش¬های شکسته( انتزاعی و تجریدی) در دست¬بافته¬های عشایری و هم¬چنین رصد این نظرات به¬صورت میدانی و در قالب دو سؤال اساسی از بافندگان عشایری و انطباق پاسخ بافندگان با نظرات محققان یاد شده، به¬دنبال علل شکستگی و سادگی طرح و نقش¬ دست-بافته¬های عشایری[قشقایی] بوده¬است. این تحقیق ازنظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی می¬باشد. شیوه¬ی گردآوری اطلاعات نیز به¬صورت توأمان کتابخانه¬ای و بیش¬ترمیدانی بوده¬است.