| نویسندگان | فاطمه عزیزابادی,رضا روحانی,حسین قربانپور |
| نشریه | متن شناسی ادب فارسی |
| ضریب تاثیر (IF) | ثبت نشده |
| نوع مقاله | Full Paper |
| تاریخ انتشار | 1404/06/18 |
| رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
| نوع نشریه | الکترونیکی |
| کشور محل چاپ | ایران |
| نمایه نشریه | ISC |
چکیده مقاله
چکیده: تحلیل گفتمان انتقادی نظریهای است برآمده از علوم جامعهشناسی و زبانشناسی که طبق آن، متون ضمن اثرپذیری از شرایط اجتماعی-سیاسی موجود، میتوانند در تغییر این شرایط هم تاثیرگذار باشند. درواقع هر متن انعکاس کننده ایدئولوژی های پدیدآورنده آن در رویارویی با شرایط جامعه است. رویکرد نورمن فرکلاف کاملترین رویکرد این نظریه است که دربردارنده سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین است. عبیدزاکانی نویسنده، شاعر و طنزپرداز مشهور قرن هشتم هجری، بنابر وجود فساد و خفقان حاکم در آن دوره و نیز استعداد وافر خود در طنازی و تیزبینیهای منتقدانه، آثار پرمغزی را از خود به جای گذاشته است. این پژوهش با هدف نشاندادن زوایای پنهان یکی از رسالههای معروف طنز و انتقادی عبید، یعنی رساله صدپند، در ارتباط با شرایط ناگوار اجتماعی-سیاسی عصر ایلخانیان نوشتهشده که از طریق مطالعات کتابخانهای و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به صورت کمی و کیفی انجام یافته است. اهمیت و ضرورت این پژوهش آشکارسازی نقش اندرزهای مطایبه آمیز و انتقادی عبید در نحوه رویارویی با چنین شرایطی است که گاه خود نیز تحت تاثیر آن شرایط واقع شدهاست. نتیجهی این تحقیق آن است که نظریه تحلیل گفتمان فرکلاف برای برسی طنزنامه صدپند عبید کارایی مناسبی داشته و با این الگو بسیاری از ظرایف و ریزه کاری های زبانی و بیانی نویسنده آشکار گردید که میتواند مورد استفاده دیگر نویسندگان باشد.