بررسی و تحلیل رمان اعجام سنان انطون برپایۀ نظریۀ روایت‌شناسی گریماس

نویسندگانمحدثه مزوری، علی نجفی ایوکی، محسن سیفی
نشریهادب عربی/ تابستان 1402
شماره صفحات۸۷- ۱۰۶
شماره مجلد۳۶
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۴۰۲
رتبه نشریهISI
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران

چکیده مقاله

روایت‌شناسی یکی از شاخه‌های نقد ادبی است که به بررسی روایت‌های داستانی می‌پردازد. ولادیمیر پراپ و بعد از او گریماس در این زمینه بررسی‌هایی داشته‌اند؛ گریماس معتقد بود که داستان‌ها و روایت‌ها با قالب‌های مختلف خود،‍ از الگوهایی پیروی می‌کنند که با کشف این الگو‌ها می‌توان به درک بهتری از این داستان‌ها نائل شد. الگوها قابلیت انطباق با رمان‌های پیچیدۀ امروزی را دارند. به باور وی هر داستانی تابع یکی از این ساختارهای روایت است: 1- قرارداد (ممنوعیت)- نقض – مجازات 2- فقدان قرارداد (بی‌نظمی)- وجود قرارداد (نظم). براساس نظریۀ او، شش نقش یا کنشگر در همۀ روایت‌ها وجود دارد که عبارتند از فاعل، هدف، فرستنده، گیرنده، یاریگر و بازدارنده. بنابر نظر گریماس، در هر داستانی گزاره‌های روایی (وصفی، وجهی و متعدی) و زنجیره‌های روایی (اجرایی، پیمانی، انفصالی) قابل مشاهده است. بر‌این‌اساس، پژوهش حاضر می‌کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی ـ تحلیلی رمان اعجام نوشتۀ نویسندۀ عراقی سنان انطون را بر پایۀ نظریۀ کیفی مورد ارزیابی و نقد قرار دهد. از نتایج تحقیق آن است که در این رمان یکی از ساختارهای روایت گریماس یعنی قرارداد- نقض- مجازات مشاهده می‌شود و سیر کلی داستان از مثبت به منفی است. همچنین در رمان مورد مطالعه، شش نقش یا کنشگر، گزاره‌های روایی و زنجیره‌های روایی نظریۀ گریماس به وضوح قابل شناسایی و ردیابی هستند.

لینک ثابت مقاله

متن کامل مقاله

tags: روایت‌شناسی، رمان معاصر عراق، گریماس، سنان انطون، رمان اعجام