کاربست ساختارهای استعاری مفهوم «عشق» در نهج‌البلاغه بر مبنای نظریه لیکاف و جانسون

نویسندگانمرضیه سادات کدخدایی، علی نجفی ایوکی، امیرحسین رسول نیا، امیر حسین مدنی
نشریهزبان کاوی/ تابستان 1402
شماره مجلد۳
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۴۰۲
رتبه نشریهISI
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران

چکیده مقاله

از دیدگاه زبان‌شناسی شناختی، استعاره نه یک فرایند زبانی صرف، که با اندیشه و تفکر انسان در پیوند است و از رهگذر آن می‌توان با شیوه اندیشه صاحب سخن آشنا شد. مهمترین کارکرد شناختی استعاره، فراهم ساختن درک یک مفهوم انتزاعی از طریق مفهومی ملموس‌تر است؛ لذا در تبیین مفاهیم عرفانی نقش بسزایی دارد. یکی از موضوعات مهم و اساسی در متون دینی مفهوم «عشق» است که به دلیل انتزاعی بودن غالبا در چارچوب استعاره‌های مفهومی بیان شده است. حضرت علی (ع) نیز در نهج‌البلاغه از این صنعت به عنوان ابزاری برای درک مفاهیم انتزاعی استفاده کرده‌اند؛ لذا پژوهش حاضر می­کوشد با اتخاذ رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی آن دسته از عبارات استعاری که دربردارنده مفهوم «عشق» هستند را از خطبه‌های نهج‌البلاغه استخراج و بر اساس نظریه استعاره شناختی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج تحقیق حاکی بر این است که صاحب سخن با استفاده از نگاشت‌های برگرفته از زندگی روزمره که برای همگان قابل درک است، به مفهوم‌سازی حوزه مقصد می‌پردازد

متن کامل مقاله

tags: نهج‌البلاغه، عشق، زبان‌‌شناسی شناختی، استعاره مفهومی.