نویسندگان | سید رضا میراحمدی- علی نجفی ایوکی- سپیده اقاجانپورامیرهنده |
---|---|
نشریه | ادب عربی- دانشگاه تهران/ بهار 1395 |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
نمایه نشریه | ISC |
چکیده مقاله
نزار قبانی، شاعر معاصر سوریه (1923- 1998م) در عرصۀ شعر و شاعری به «شاعرِ زن» مشهور است و بیشتر منتقدان ادبی نیز، شعر وی را از این نظرگاه، به بوتۀ نقد و تطبیق کشیدهاند. اما پذیرش این مسأله بهاین معنا نیست که وی نسبت به تحولات و جریانهای سیاسی کشور خویش و جهان عرب، بیتفاوت و در قبال مسائل سیاسی و اجتماعی، دغدغهای نداشته باشد. نگاه موشکافانه به دفترهای شعری شاعر، نشان از این دارد که او با عاطفهای خاص و نگاهی ژرف در برابر واپسگرایی و بیلیاقتی حاکمان عربی، جهتگیری تند و تیزی داشته و تلاش کرده با زبانی تلخ و ریشخندگونه، سیاست ناکارآمد و شیوة زمامداری حاکمان پوشالی عرب را به چالش بکشاند و ضمن بهدست دادن تصویری از فرسودگی فرهنگ عربی، به کوچکانگاری نسل امروز، بپردازد. یکی از شگردهای بیانی که قبانی برای ترسیم مفاهیم ذهنی خود به کار میبندد، «ریشخند» است. از آنجا که این صنعت ادبی به گونههای مختلف در سرودة سیاسی معروفِ «هوامش علی دفتر النکسة» جلوة بیشتری دارد و سازة اصلی آن را تشکیل میدهد، پژوهش حاضر میکوشد با شیوۀ توصیفی - تحلیلی به جایگاه این شگرد در سرودة مذکور و نقش آن در القای مفاهیم مورد نظر بپردازد. نتیجه آنکه بهرهگیری از این شگرد هم در برجستگی زبان شاعر تأثیری ژرف گذاشته و هم بر مخاطب، در دریافت معنای مورد نظر، کمک کرده است. همچنین هماهنگی تلخی زبان شاعر با تلخی شکست اعراب در جنگ سال 1967، نوعی هماهنگی و تناسب در مضمون و واژگان و ترکیبات شعری ایجاد کرده که مورد توجه مخاطبان خاص، از جمله منتقدان ادبی شده است.