بررسی و تحلیل پدیده دوزبانگی در شعر معاصر عربی

نویسندگانروح اله صیادی نژاد- علی نجفی ایوکی- مرجان ژیان پور
نشریهپژوهش های زبانشناختی، دانشگاه تربیت مدرس/ پاییز 1395
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۳۹۵
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهISC

چکیده مقاله

دوزبانگی شاخه­ای از جامعه­شناسی زبان است که افراد و گروه­های متفاوت با کدهای زبانی مختلف آن را در روابط خویش با یکدیگر به کار می­گیرند. این اصطلاح نخستین بار توسط زبان شناس و جامعه شناس بزرگ عرب "ابن خلدون" و بعدها توسط زبان شناس آلمانی" کارل کرمباخر" مطرح گردیده است. در پرتو تاثیر مستقیم مسأله دوزبانگی بر توان آفرینش یک ادیب و اهمیت به سزای آن در انتقال مفهوم به مخاطب، پژوهش حاضر می­کوشد با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس مطالعات کیفی، این عنصر فراگیر در شعر معاصر عربی را با تکیه بر شعر شاعر معاصر مصر "احمد شوقی" مورد تحلیل و واکاوی قرار دهند. دستاوردهای پژوهش بیانگر آن است که دو یا چند زبانگی شوقی سبب کاهش اعتماد به نفس فردی و اجتماعی وی شده و وابستگی او را به فرهنگ و هویت اصیل عربی کاهش داده است. افزون بر آن، این پدیده، ناکارآمدی در واژه سازی، عدم کاربست متجانسات و مترادفات، لغزش­های زبانی و عروضی را برای وی به دنبال داشته است. دیگر اینکه می­توان چنین استباط کرد که دوزبانگی از مانایی و پویایی زبان ادبی شوقی کاسته و خلاقیّت ادبی و هنری او را به اندازه چشمگیری کاهش داده است؛ لذا باید پذیرفت: دوزبانگی در شعر شوقی مانع کاربست ظرافت­های زبان عربی شده است و این فرصت را به شاعر نداده تا زبان شعری­اش اوج گیرید و به نوعی به چشم آید.

متن کامل مقاله