A comparative study of the manteq-o-tair and the poem of Hudhud

نویسندگانf.lotfi niasari/a.h.rasool nia/m.seifi
نشریهIslamic mysticism
شماره صفحات۹۷
شماره مجلد۱۷
ضریب تاثیر (IF)ثبت نشده
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۳۹۹/۰۶/۳۰
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهISC

چکیده مقاله

منطق‌الطّیر عطّار، داستان سفر گروهی از مرغان به سوی کوه قاف به رهبری هدهد برای رسیدن به آستان سیمرغ است. در این منظومه عرفانی هر یک از مرغان، بیانگرگروهی از انسان‌هاست که در جستجوی حقیقت دست به سفر می‌زنند و سختی‌ها و مصائب راه سبب می‌شود که یکی پس از دیگری از ادامة راه منصرف شود. در پایان مسیر، سی‌مرغ به کوه قاف می‌رسند و در نهایت در می‌یابند که سیمرغ در حقیقت، خودشان هستند. محمود درویش، شاعر معاصر فلسطینی نیز دستیابی به جامعه آرمانی و تلاش برای رسیدن به آن را در قصیده‌ای عارفانه به تصویر کشیده است و آن را هدهد نامگذاری کرده است.نکته قابل ذکر آنکه محمود درویش در هیچ یک از قصاید خود به طور مستقیم تحت تأثیر عرفان و تصوف قرار نگرفته است و تنها در قصیده مورد بحث نگارنده یعنی قصیده هدهد متأثر از اندیشه‌های عرفانی بوده است.نگارنده در این پژوهش با بهره‌گیری از مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا به بررسی و تطبیق مراحل هفتگانه سلوک در منطق¬الطّیر با قصیده هدهد محمود درویش پرداخته و در نهایت بیان نموده است که محمود درویش در قصیده خود در موارد بسیاری مضامینی مشترک با شاعر پارسی‌گوی دارد.

tags: منطق الطیر،عطار،هدهد،محموددرویش،ادبیات تطبیقی