نویسندگان | دکتر فاطمه حاجی اکبری - دکتر حسین ستار |
---|---|
نشریه | مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۰-۰۸-۰۴ |
رتبه نشریه | ISI |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
شاید در میان فرق بازمانده و مشهور اسلام، اسماعیلیان تمایل بیشتری به فهم باطنی قرآن از خود نشان داده باشند. ارتباط و شباهت برقرار کردن میان دو سطح ظاهر و باطن یا همان تأویل و معرفت قلبی از جمله مشترکات صوفیه و اسماعیلیه به شمار میرود. دو گروه در کنار اهتمام به برپاداشتن ظاهر شریعت، در پی کشف بواطن قرآن بوده و حتی در آیات فقهی نیز از تأویل بهره جستهاند. در دیدگاه صوفیه علم تأویل آیات منحصر در فرد خاصی نبوده و دستیابی به آن به جدیت در تهذیب و مراقبه بر میگردد، در حالیکه در فرقه اسماعیلیه تأویل مختص به افرادی است که در سلسه مراتب دعوت قرار میگیرند، به همین خاطر تأویلهای این گروه بیشتر فرقهای مینمایاند و در راستای تایید عقاید اسماعیلی است، در حالیکه تأویلهای صوفیان بر تجربهی شخصی افراد استوار و بیشتر با مقامات صوفیان تطبیق داده میشود. این پژوهش بر آن است، با بررسی تأویلاتِ فقهی قاضی نعمان مغربی (بنیانگذار فقه اسماعیلی) و عبدالرزاق کاشانی(اندیشمند اصیل عرفانی) اشتراک و افتراق رویکردهای تأویلی ایشان را در پیوند فقه و عرفان استخراج و تببین کند.