سخنی کوتاه در مذهب ابو احمد عسکری

 

أبو أحمدحسن بن عبد الله بن سعید عسکری از بزرگترین ادبا و لغویون و محدثان قرن چهارم است. منابع  تراجم از او بسیار گفته اند و بر فراونی دانش و تتبع و تبحر او در علوم یاد شده دلایل فراوانی آورده اند. در بزرگی و دانش او دو کتاب مطبوع تصحیفات المحدثین و شرح مایقع فیه التصحیف و التحریف و کتابی نایافته به نام الزواجر و المواعظ به قرینه قسمتهای یافت شده آن گواهی خوب بر این تحسینهاست.

از میان کتب تراجم ,صاحب اعیان الشیعه تلاش کرده تا وی را به مذهب تشیع منتسب نماید؛ هر چند این سخن را میتوان از سخن ریاض نیز استظهار نمود اما این نظر چندان مورد توجه قرار نگرفته است.آنچه بیش از همه بر این رای علامه امین را شاید تشویق کرده نقل و شرح خطبه شقشقیه توسط ابواحمد عسکری برای صدوق در قرن 4 و یادکرد همین خطبه به نقل از الزواجر بعدها توسط سید ابن طاووس است  هر چند سخنان صدوق  به نقل از ابواحمد در همین مقوله اهل بیت بسیار بیشتر از این خطبه است.

علامه امین در کتاب ارزشمند اعیان الشیعه  پس از نقل قول  صاحب ریاض با عنوان "تشیعه فی الریاض" (ریاض العلماء و حیاض الفضلاء ؛افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ،1/200  )به این نتیجه نتیجه رسیده که:" وکفى بکونه شیخا للصدوق دلیلا على تشیعه ویرشد الیه روایته عن ابن درید وتشوق الصاحب بن عباد إلى رؤیته کما یأتی .5/146"

افندی  البته در ریاض  اظهار نموده که من در کتب رجالی اسم ابواحمد را نیافتم و با تردید و به نقل از بشاره المصطفی گفته که او از مشایخ صدوق بوده ؛هر چند افندی با مراجعه به کتب صدوق به راحتی می­توانست به شیخوخیت ابواحمد نسبت به صدوق مطمئن شود تا نیازی به قول بشاره المصطفی  متاخرنباشد.

اما اگر حرف افندی به استناد تلمذ حدیثی صدوق نزد عسکری استظهار باشد ؛ اما اعیان الشیعه  با استناد به سه دلیل؛ تشیع ابواحمد را اثبات کرده(این اثبات تشیع سخنی است که او چند صفحه بعدتر در میان سخن از تشیع ابوهلال عسکری از آن یاد کرده : على أبی احمد العسکری المذکور قبله الذی أثبتنا تشیعه...5/149). اما آن سه دلیل علامه امین در تشیع ابواحمد عسکری عبارتند از :

  1. عسکری از مشایخ صدوق بوده است.
  2. عسکری از ابودرید روایت نموده است.
  3. صاحب بن عباد او را به ری دعوت نموده است.

هر سه مدعا در محل خود قابل مناقشه و چه بسا قابل رد .

  1.  اما اینکه " عسکری از مشایخ صدوق بوده است" با اندک مراجعه به کتب متعدد صدوق همچون امالی و خصال و معانی و التوحید و ...درستی آن مشهود است  اما اینکه چون عسکری شیخِ صدوق بوده پس شیعه باید باشد نتیجه درستی نیست. صدوق نه تنها از مخالفان ؛بلکه از نواصب نیز سخنان فراوانی در کتب متعدد خود نقل نموده به گونه ای که کمتر محدث شیعه ای این تعدد نقل از اهل تسنن و مخالفان مذهبی خود دارد. در اینجا فقط به ذکر یک نمونه از این مخالفان اکتفا میکنم: « ابو نصر، أحمد  بنحسین بن أحمد بن مروان بن عبید بن أبی مروان ضبّی متوفی 380 که شیخ صدوق او را از بدترین مخالفان و متعصبان شیعه دانسته.صدوق  از او سخنان مختلفی به خصوص در عیون اخبار الرضا نقل نموده اما این فراوانی نقل از یک شیخ دلیل بر مذهب وی نیست خصوصا در دایره حدیث که میل به جمع آوری سخنان پیامبر و ائمه برطرف کننده همه ذهنیتها و اختلافات بوده است.
  2. اما اینکه" عسکری از ابودرید روایت نموده است."  و ابن دردید شیعه است پس باید عسکری نیز که شاگرد اوست شیعه باشد با همان نکته در استدلال اول هم سستی آن مشهود است؛ علاوه بر اینکه تشیع ابن درید نیز خود محل تردید است.(برای تردیدها در مذهب وی بنگرید به :مدخل ابن درید ؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی)"گفتنی است  ابو احمد عسکری شاید  بیش از همه به استادش ابن درید شبیه باشد. مثل او به تشیع منتسب شده ؛مثل او که خطب نهج  البلاغه را در  امالیش ذکر کرده  در الزواجر آورده و تحت تاثیر و استادی  بان درید  به لغت و ادب پرداخته و همانند او به سفر و علم آموزی در دنیای اسلام فراوان علاقه نشان داده است. اما نه صرف نقل چند خطبه و یا انشاء شعر در خصوص اهل بیت و یا رعایت انصاف در  بیان فضایل و جایگاه اهل بیت هیچکدام نمتیواند دلیلی بر تشیع این دو باشد. هر دو هم مثل یکدیگر اهل تعصب  در امر مذهبشان نبوده اند.هر چند ابن درید  به حکومت و نظامهای محلی نزدیک شد اما ابواحمد از حوزه سیاست و حاکمان  دوری گزید  و از این روی به جواب صاحب جواب رد داد.
  3. اما نکته سوم  اعیان که چون صاحب عباد عسکری  را به ری دعوت نموده پس او شیعه است نیز پذیرفتنی نیست. اولا چنانکه خود اعیان الشیعه و البته دیگر تراجم  به تفصیل نقل نموده اند عسکری هیچگاه دعوت عباد را نپذیرفت ثانیا این دعوتها از سیر ه علمی و مدیریتی و علائق دانشی صاحب نشات میگرفته است نه از علائق مذهبی او. صاحب بن عباد چه در دوره صدارت و وزارت اصفهان و چه در دوره ری ؛تمایل فراوانی به جمع کتب و تاسیس کتابخانه  و مصاحبت با عالمان و برگزاری مناظرات با اصحاب فرق و تکریم و منزلت آنان از فرق مختلفی داشته است تا حدی که حتی برای بسیاری از عالمان مکه و مدینه و بغداد نیز فارغ از مذهب و مکتب آنها مقرری تعیین نموده بود.(برای تفصیل بیشترمراجعه کنید به کتاب صاحب بن عباد، شرح حال و آثار)از این رو دعوت صرف صاحب بن عباد نمی­تواند نشانگر مذهب دعوت شونده باشد.

ابو احمد عسکری از بزرگان اهل تسنن و مذهب معتزلی بوده است که مانند بسیاری از بزرگان اهل تسنن اهتمامی خاص به بیان جایگاه اهل بیت و فضل و علم و تقوای آنان داشته است بسیاری بیش از عسکری   در فضایل اهل بیت سخن گفته اند همانند حاکم نیشابوری و حسکانی اما تردیدی در مذهب غیر شیعی آنان نیست.. "سخن این است که اینها میتواند قرینه ای باشد اما دلیل ابدا!آن قرائن ادعایی در تراکم نیز به واسطه مخالفت با گزارشهای تاریخی رنگ می­بازد.همین اختلاف مذهبی او با شیعیان بوده که سخنان او  را برای عالمان شیعی همچون صدوق و سید ابن طاووس مهم و قابل یادکرد نشان داده است.

کلید واژه ها: ابو احمد عسکری؛اعیان الشیعه؛شیخ صدوق؛ریاض العلماء؛ ابن درید؛صاحب بن عباد