نکته ای در باب ترضی در آثار صدوق
نکته ای در باب ترضی در آثار صدوق
بحث در خصوص دلالت ترضی بر توثیق راویان از مباحث دامنه دار در رجال است.گروهی آن را دال بر توثیق و گروهی همانند آیت اله خوئی (معجم رجال؛ج1؛ص78) آن را نشانگر توثیق ندانسته¬اند. از این میان هستند اندیشمندانی که به نقش گوینده ترضی در توثیق توجه داده اند که": «از این که این اکابر حدیث، نسبت به آنها ترحم و ترضی میکنند، فهمیده میشود، که آنان شخصیتهایی برجسته و در نظر کلینی و صدوق دارای مکانت و جلالت شأن بودهاند... و این ترحّم و ترضی، مانند شیخوخت میتواند، دلیل بر توثیق باشد؛ زیرا نشان میدهد که راوی، فردی ثقه و مورد اعتماد بوده است.» "و بعضی به کثرت ترضی بر یک راوی توجه کرده و آن را دال بر توثیق دانسته اند."( بدایة علم الرجال ؛ المحسنی، الشیخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 45-44).
این بحث در آثار صدوق جایگاهی ویژه دارد و او بر بسیار کسان از الفاظ ترضی استفاده نموده(به عنوان مثال پدرش و ابن ولید) و در مورد بسیاری در این خصوص سکوت نموده(فراوانند مثل ابن مقبره قزوینی که 22 نقل از او بدون یک ترضی و ترحم در حالی که صدوق از مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِ بْنِ بَشَّارٍ الْقَزْوِینِیُ11 نقل دارد و در 6 مورد از الفاظ ترضی و ترحم در خصوص او استفاده نموده. به نظر می¬رسد حتی اگر نتوان نظریه دلالت ترضی بر توثیق را به عنوان قاعده عامی در توثیق پذیرفت(آن را قرینه ای بر توثیق می¬دانم) اما ترضی شخص صدوق هم دال بر امامی بودن راوی و هم دال بر توثیق راوی است. سعی کرده ام در دو مقاله در دست انتشار که به بررسی بوم نیشابور و قزوین در آثار صدوق دارم به قرائنی برای این ادعا بپردازم.
اما یکی از این قرائن دال بر ترضی بر وثاقت در خصوص آثار صدوق؛ عبارتی است که صدوق در باب عبدالعظیم حسنی به کار برده. میدانیم که عبدالعظیم صریحا توثیق نشده (خوئی؛معجم رجال؛10/ص46) صدوق روایت امام رضا در باب روزه یوم الشک را به نقل از عبدالعظیم در دو کتاب فقیه و فضائل الاشهر الثلاثه آورده است اما به واسطه تفرد عبدالعظیم در باب خبر یاد شده متذکر می¬شود که: هَذَا حَدِیثٌ غَرِیبٌ لَا أَعْرِفُهُ إِلَّا مِنْ طَرِیقِ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ الْمَدْفُونِ بِالرَّیِّ فِی مَقَابِرِ الشَّجَرَةِ وَ کَانَ مَرْضِیّاً رَضِیَ اللَّهُ عَنْه: عبارت" مَرْضِیّاً رَضِیَ اللَّهُ عَنْه "صرفا از باب ترضی نیست تا بگوئیم که ائمه هم در باب بعض غیر موثقین از عبارت ترضی استفاده کرده اند بنابراین دال بر ترضی نیست؛عبارت "مرضیا" در الفقیه از زبان صدوق دال بر توثیق صریح عبدالعظیم حسنی است و سپس صدوق رضی الله را به آن اضافه نموده است.این روایت را صدوق به دلیل تفرد عبدالعظیم در نقل بدان افتا نداده نه به دلیل عدم توثیق عبدالعظیم.