کسی باید حقیقت عریان را بگوید: رومانس فراتاریخی در واش نوشته مارگارت رینکل

نویسندگانزهراسادات طاهری
نشریهمجله نقد زبان و ادبیات خارجی
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۴۰۱/۰۵/۰۸
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهISC

چکیده مقاله

چکیده مقالۀ حاضر به ­­بررسی پدیدۀ مدل فضا­مند تاریخ و ارتباط آن با سابلایم فراتاریخی می­پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات تاریخ­نگاری­نوین و بهره­گیری از نظرات منتقدانی نظیر هاچی­ین و دولوز و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «هم­زمانی» و «موزائیک» درپی پاسخ به ­این پرسش بنیادی است که چگونه «خودآگاهی پساتروما» و «سبک روایی هم­پایه» و «مکانمندی تاریخی» حاکم بر رومانس فراتاریخی توانسته مقولۀ «تاریخ» را بازتعریف و گفتمان انسانگرای نئولیبرال را به چالش کشند؟ بدین منظور کتاب واش (2013) نوشتۀ مارگارت رینکل، نویسندۀ معاصر امریکایی، بررسی می­شود تا با تمرکز بر تأثیر گفتمان پسامدرنیته بر تاریخ­نگاری خطی به مقولۀ نژادپرستی در امریکا، تلاش غرب بر حذف جنایات علیه سیاهپوستان از تاریخ رسمی خود و فرایند تحمیل تک­صدایی نژادمحور بر گفتمان فرهنگی- سیاسی غرب بپردازد. چنین استدلال می­شود که با آغاز پسامدرنیته و واشکنی کلان­روایت تاریخ، ایدئولوژی رئالیسم بورژایی و تلاش آن بر بازنمایی «حقیقت» نیز زیر سوال رفت. در چنین حالتی ساختار همنشین­محور جایگرین ساختار استعاره­محور تاریخ می­شود تا مدل دیالکتیک و «پیش­روندۀ» تاریخ را به چالش کشد و آن را به منزلۀ «برساخت» گفتمان قدرت معرفی کند. این امر مرز مابین حقیقت تاریخی و تخیل را فرو می­شکند و تاریخ را به امری زیباشناختی و چندبعدی تبدیل می­کند که قابل تفسیر و درنتیجه چالش است.

tags: سابلایم فراتاریخی رومانس فراتاریخی اقلیت سیاهپوست سبک روایی هم‌پایه مکانمندی تاریخی موزائیک