تحلیل چشم انداز نبکا در دشت نگار بردسیر

نویسندگانمحسن پورخسروانی,سیدحجت موسوی
نشریهمهندسی اکوسیستم بیابان
شماره صفحات۴۵
شماره مجلد۵
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۳۹۵/۰۳/۲۲
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهISC ,SID

چکیده مقاله

گیاهان در مناطق خشک و نیمه‌خشک با کاهش سرعت باد و تثبیت ماسه‌های روان، موجب شکل‌گیری ژئوسیستم نبکا می‌شوند که نقش مهمی را در بیابان‌زدایی و حفاظت از محیط‌زیست ایفا می‌کند. در نتیجه شناسایی گونه‌های گیاهی سازگار با شرایط محیطی در قالب تحلیل چشم‌انداز نبکا جهت تثبیت ماسه‌های روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از مدل‌های TOPSIS و AHP به ارزیابی مقایسه‌ای کارایی نبکاهای دشت نگار بردسیر در برابر رسوبات بادی بپردازد تا بتوان به شناختی مطلوب جهت انتخاب مناسب‌ترین گونۀ گیاهی برای تثبیت ماسه‌های روان دست یافت. در این راستا ابتدا مهم‌ترین مؤلفه‌های مورفومتری 241 نبکا از گونه‌های گیاهی گز، اسکنبیل و خارشتر که شامل ارتفاع، قطر قاعده، شیب و حجم نبکا، و قطر تاج‌پوشش و ارتفاع گیاه می‌باشد، به روش طولی نمونه‌برداری میدانی شد. سپس با استفاده از مدل‌های TOPSIS و AHP مبادرت به ارزیابی مقایسه‌ای مؤلفه‌های ژئومورفومتری نبکا و اولویت‌بندی آن‌ها گردید. نتایج نشان داد که نبکای درختچۀ‌ گز و اسکنبیل به ترتیب با وزن‌های 0/676 و 0/269 در مدل AHP و امتیازهای 1 و 0/5 در نزدیکی نسبت به راه حل ایدئال مثبت در مدل TOPSIS دارای بالاترین ارجحیت در تثبیت ماسه‌های روان هستند. در مقابل نبکای گونه خارشتر با وزن‌ 0/053 در مدل AHP و نزدیکی نسبی صفر به راه حل ایدئال مثبت در مدل TOPSIS کمترین ارجحیت را دارد. به عبارت دیگر هر دو مدل، گونه‌های درختچۀ گز و اسکنبیل را به‌عنوان مناسب‌ترین و خارشتر را به‌عنوان گونۀ نامناسب معرفی می‌کند. لذا در مرحلۀ نخست توسعه ژئوسیستم نبکای گونۀ گز و سپس توسعۀ ژئوسیستم نبکای گونۀ اسنکبیل بهترین کارایی را در تثبیت ماسه‌های روان دارند.

tags: نبکا، ماسه‌های روان، ارزیابی کارایی، TOPSIS، AHP، دشت نگار،