نویسندگان | مجید صدوقی-فاطمه حسامپور |
---|---|
تاریخ انتشار | ۲۰۱۷-۱۰-۰۱ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | الکترونیکی |
نمایه نشریه | ISC ,SID ,IranMedex |
چکیده مقاله
زمینه و هدف: افراد مبتال به بیماریهای مزمن از جمله بیماران همودیالیزی ممکن است پریشانیهای روانی، انزوای اجتماعی، تنهایی، درماندگی و ناامیدی را تجربه کنند که میتواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شده و نیاز آنان به مراقبت همهجانبه بهویژه دریافت حمایت اجتماعی را افزایش دهد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه اضطراب، افسردگی و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی انجام گرفت. روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی با طرح همبستگی بود که در بیمارستان سینا در تهران انجام شد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد 84 بیمار تحت همودیالیز بهصورت تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، مقیاس اضطراب افسردگی بیمارستانی و پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران کلیوی )SF-KDQOL )پاسخ دادند. دادهها با کمک نرمافزار SPSS با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی )فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار( و آزمونهای آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون t برای گروههای مستقل مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تعیین کرد که کیفیت زندگی بیماران کلیوی تحت دیالیز )56/12±90/46 )پایین و اضطراب )22/3±10 )و افسردگی )25/3±53/9 )آنان باال است. همچنین، بین حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی ،P>0/01( افسردگی و( r=-0/51 ،P>0/01( اضطراب بین و( r=-0/34 ،P>0/01( مستقیم رابطه دیالیزی بیماران 54/0=-r )با کیفیت زندگی آنان رابطه معکوس معنیدار وجود دارد. نتیجهگیری: افزایش حمایت اجتماعی و باال بردن کیفیت مراقبت توسط پرستاران و خانوادههایشان و همچنین غربالگری زودهنگام اضطراب و افسردگی بیماران تحت دیالیز بهمنظور تدوین مداخالت الزم، میتواند به بهبود کیفیت زندگی آنان کمک نماید.