رابطه شیوه های فرزندپروری و سطح بلوغ عاطفی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم

چکیده مقاله

هدف: بلوغ عاطفی توانایی نوجوان در تاخیر ارضای نیازهای روانی و اجتماعی و کنترل شدت هیجانات است که طی فرآیند تحول روانی ایجاد می‌شود و تحت تاثیر خانواده و حمایت های اجتماعی می باشد. از این رو پژوهش حاضر به منظور پیش‌بینی سطح بلوغ‌عاطفی در نوجوانان دختر بر اساس شیوه‌های فرزندپروری انجام شد.

روش‌: روش‌پژوهش همبستگی بود. جامعه‌آماری دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه در شهر کرج بودند. با استفاده از روش نمونه‌گیری‌خوشه‌ای چندمرحله‌ای تعداد 196 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های بلوغ‌عاطفی سینگ و بهارگوار و شیوه‌های فرزندپروری نقاشیان پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های ضریب همبستگی‌پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.

 یافته‌ها: شیوه فرزندپروری مقتدرانه به طور مستقیم و شیوه فرزندپروری مستبدانه به طور معکوس و معناداری بلوغ عاطفی دانش‌آموزان دختر را پیش‌بینی می‌کنند (01/0>P).

نتیجه‌گیری: نتایج شواهدی را پیشنهاد می‌کند که در فرآیند تحول‌عاطفی نوجوانان، تجربه متعادل بلوغ‌عاطفی در راستای شیوه فرزندپروری مقتدرانه اتفاق می‌افتد. لذا به منظور تسهیل‌سازی و متعادل‌سازی تجربه بلوغ‌عاطفی نوجوانان و پیشگیری از تاثیر آسیب‌زای شیوه فرزندپروری مستبدانه در بروز آسیب‌های‌ روانی- عاطفی، پیشنهاد می‌شود این متغیرها در نمونه‌های بالینی مانند نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر بررسی شود.

واژه‌های‌کلیدی: بلوغ‌عاطفی، شیوه‌های فرزندپروری، نوجوانان دختر